Powered By Blogger

۱۳۹۰ دی ۱, پنجشنبه

تفعلی به دیوان حافظ به یاد بهنود

تفعلی به دیوان حافظ به یاد بهنود گل ما

درسته که نیستی تو جمعمون امشب, اما به یاد تو پارسای مهربونمون برامون گیتار میزنه و یادتو در محفل مون زنده نگه می داریم

سمن بویان غبار غم چو بنشینند, بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند, بستانند

به فتراک جفا دل ها چو بربندند, بر بندند
زلف عنبرین جان ها چو بگشایند, بفشانن

به عمری یک نفس با ما چو بنشینند, برخیزند
نهال شوق در خاطر چو برخیزند, بنشانند

سرشک گوشه گیران را چو دریابند, در یابند
رخ مهر از سحرخیزان نگردانند, اگردانند

دوای درد عاشق را کسی کو سهل پندارد
ز فکر آنان که در تدبیر در مانند, در مانند 


چو منصور از مراد آنان که بردارند بردارند
بدین درگاه حافظ را چو می خوانند می رانند

در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند, ناز آرند
با این درد اگر در بند در مانند, در مانند

۱ نظر: