Powered By Blogger

۱۳۹۰ تیر ۲۳, پنجشنبه

گوشه ای از آنچه بر امیر جوادی فر گذشت

جنازه او تقريبا متلاشی شده بود، سرش را که شکسته بودند از ته تراشيده بودند،‌ يک چشمش تقريبا له شده بود، تمام ناخن‌های پايش را کشيده بودند، تمام تنش کبود بود و دندان‌هايش و فکش شکسته بود. در کالبد شکافی هم کمر و سينه‌اش را شکافته بودند......
کسی از آشنایان‌اش دلیل درگذشت او را این‌گونه نوشته است:ظاهراً در درگیری‌ها به سر و صورتش زده بودند و همین مسئله باعث شده بود بینایی‌اش را رفته رفته از دست بدهد. همچنین به دنده‌هایش هم ضربه‌های شدیدی وارد شده بوده که فکر می‌کنم پس از چند روز به دلیل خونریزی داخلی که احتمالاً در ریه‌اش رخ داده شهید شده‌است. به من گفته‌اند وقتی امیر را با آن وضعیت به همراه سایر بازداشت شده‌ها به کهریزک می‌آورند، سایر زندانی‌ها خیلی سعی می‌کنند کمکش کنند و با همان امکانات محدود به او رسیدگی کنند. امیر هم برای جبران زحمات دوستانش، با آن حال و وضعیت برایشان آب می‌آورده یا آنها را باد می‌زده تا بتوانند گرما را تحمل کنند-----------------------------------------در دومین سالگرد شهادت امیر جوادی فر گرد هم می آییم و
استواری اش را می ستاییم.
پنج شنبه 23 تیر ماه 1390 ، ساعت 7 عصر
تهران ، بزرگراه اشرفی اصفهانی ، خیابان 22 بهمن ، خیابان حاج سید احمدی ، جنب پمپ بنزین ، گلستان دوم ، پلاک62

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر